loading...
خاطرات بنیامین 2000
benyamin2000 بازدید : 0 دوشنبه 14 بهمن 1392 نظرات (0)

سلام 

 

امروز دو شنبه هست 1392/14/11

 

امروز نسبتا روز خوبی بود 

 

صبح ساعت هفت بیدار شدم رفتم مدرسه زنگ اول فارسی داشتیم و زنگ دوم عربی معلم عربیمون امروز یه چیزای سختی 

 

یاد داد که هیچی نفهمیدم خخ

 

بگذریم 

 

زنگ بعدش فیزیک داشتیم که وسط های زنگ فیزیک یکی اومد گفت تیم الف هفتم 2 بیاد سالن مسابقه داره

 

چون مسابقات فوتسال دهه فجر شروع شده 

 

ماهم با هفتم 3 بازی داشتیم که همون اول کار گل اول رو خوردیم 

 

و لی توی نیمه دوم گل مساوی رو زدیم و بازی با نتیجه 1 بر 1 تموم شد 

 

تیم ب کلاسمون هم با تیم الف هفتم 1 بازی داشت که اونا 3 بر 0 بردن 

 

خوش به حالشون توی گروه آسونی افتادن

 

بعد از مسابقه رفتیم توی کلاس کار و فناوری و بعد یک ساعت هم زنگ ازادی (( زنگ خونه)) خورد و من اومدم بیرون و دیدم که 

 

مامانم اومده دنبالم .

 

با مامانم اومدم خونه  و ناهار هم تن ماهی خوردیم خخ

 

بعدشم من اومدم پای این کامپیوتر و خاطرات امروزم رو برای شما بنویسم 

 

موفق بشید !

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
سلام من بنیامین هستم (( بنیامین 2000 )) 13 سالمه و در کلاس هفتم درس میخونم و تصمیم گرفتم یه وب خاطراتی برای خودم بسازم و شما هم خاطرات منو ببنید و نظر بدید امید وارم همیشه موفق باشید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 4
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 7
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 7
  • بازدید ماه : 7
  • بازدید سال : 12
  • بازدید کلی : 27
  • کدهای اختصاصی